

خوشبین نیستم به این احساس
به این عشقِ بلاتکلیف
به اینکه عاقبت این شور
بشه یک عشقِ بی تحریف


من از طرز نگاهت به خودم بی زارم
تـو به مـن حـس حـقارت مـیـدی
تـو وجودت پُرِه از خـودخـواهـی
تـو به آزادی اسـارت مـیـدی
تـو به مـن حـس حـقارت مـیـدی
تـو وجودت پُرِه از خـودخـواهـی
تـو به آزادی اسـارت مـیـدی


لعنت به این حقیقتی 
که از تَـوَهُـم بـدتـره
من مرگ رو دوس دارم آخه
از زنـدگـی قـشـنگ تـره

که از تَـوَهُـم بـدتـره
من مرگ رو دوس دارم آخه
از زنـدگـی قـشـنگ تـره


رفتنی ها می روَند، همچون امروزی که شد دیروز
ای که داری می روی، من که می مانم هنوز
رو سفیدم من در عشق، سر بلند تا هرکجا
ای که داری می روی سر به زیری پس چرا؟

ای که داری می روی، من که می مانم هنوز
رو سفیدم من در عشق، سر بلند تا هرکجا
ای که داری می روی سر به زیری پس چرا؟