
آشنایی با آرایه های ادبی
توضیح چند اصطلاح:
آرایه ها زیورهای کلامی هستن که سخن را با اون زیبا می کنند و زینت می بخشن. تا زیبا و جذاب و اثربخش باشن ، آرايه هاي ادبي رو به دو بخش تقسیم کردن: الف : بديع ب : بيان
بـــدیـــع در لغت به معنی تازه، نو و نوآورده ست و علميه كه به باز شناسي آرايه هاي لفظي و معنوي مي پردازه ، به عبارت دیگه بديع دو نوعه: 1- آرايه هاي لفظي 2- آرايه هاي معنوي
آرايه هاي لفظي : به اون دسته از آرایه های ادبی گفته می شه که از تناسب آوایی (صدایی) و لفظی میان واژه ها پدید میاد. يعني زيبايي كلام كه با لفظ انجام میشه . مثل : واج آرايي ، سجع ، ترصيع ، جناس ، قلب ،
ب) ـ آرایه های معنوی (صناعات معنوی ) : به اون دسته از آرایه های ادبی گفته می شه که بر پایه ی تناسب های معنایی واژه ها شکل می گیره، مثل: مراعات نظیر، تناقض، عکس، تلمیح، تضمین، اغراق، حسن تعلیل، ارسال المثل، تمثیل، اسلوب معادله و ایهام.
بيــان : بيان شاخه اي از آرايه هاي ادبیه و به واسطه اي اون شناخته میشه كه يك معني رو چگونه به طريق مختلف ميشه ادا كرد . بيان شامل مباحث : تشبيه ، استعاره ، مجاز و كنايه
آرايه هاي لفظي
واج آرايي ( نغمه ي حروف ) : تكرار يه واج ( صامت يا مصوت ) است در كلمه هاي يه مصراع يا يه بيت يا عبارت نثر ، به شکلی كه كلام رو آهنگين مي كنه و آفريننده ي موسيقي درونيه و تاثير سخن رو زیاد میکنه.اين تكرار آگاهانه ي واج ها رو « واج آرايي » گويند .
مثال : خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است باد خنـك از جـانب خـارزم وزان اسـت
توی اين بيت تكرار واج « خ » و « ز » باعث ايجاد موسيقي دروني شده .
توجه : توو زبان فارسي بيست و نه واج داريم / ( بيست و سه صامت و شش مصوت ) صامت ها همون حروف الفباي فارسي هستن و مصوت ها « ـــَــِــُ » و « ا » ، « ي » ، « و » هستن .
مثال دیگر : سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند ( تکرارصامت چ )
سجــــــع
سجع : آوردن كلماتي در پايان جمله هاي نثر كه در وزن يا حرف يا حرف آخر يا هر دو ( وزن و حرف آخر ) با هم يكسان باشن.
نكته 1 : سجع در كلامي ديده مي شه كه حداقل دو جمله باشه يا دو قسمت باشه .
نكته 2 : سجع باعث آهنگين شدن نثر مي شه به طوری كه دو يا چند جمله رو هماهنگ می کنه.
نكته 3 : سجع در نثر حكم فافيه در شعر رو داره .
نكته 4 : اگر در پايان جمله ها كلمات تكراري وجود داشته باشه ، سجع قبل از اون میاد.
مثال : الهي اگر بهشت چون چشم و چراغ است ــي ديــدار تــو درد و داغ اســت
نكته 5 : گاهي در جملات سجع ممكنه افعال به قرينه ي لفظي يا معنوي حذف بشن .
مثال 1 : منت خداي را عـزووجل كه طاعتـش موجب قـربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت . ( فعل « است » به قرينه ي لفظي حذف شده. )
مثال 2 : خـلاف راه صواب است و نقض راي اولـوالالباب « است » (حذف لفظي ) ذوالفقـار علي در نيـام ( باشد ) و زبان سعدي در كام « باشد » ( حذف معنوي ) .فعل « باشد » در دو جمله ي پاياني به قرينه ي معنوي حذف شده .
توجه : به نثر مسجع ، نثر آهنگين هم مي گن.
انــــواع سجــــع
الف ) سجع متوازن : اون كه كلمات سجع فقط در وزن اشتراك دارن.
مثال : ملك بي دين باطل است و دين بي ملك ضايع . هر دو كلمه داراي هجاي بلند هستن لذا هم وزن هستن .
طالب علم عزيز است و طالب مال ذليل . دو كلمه ي « عزيز » و « ذليل » داراي دو هجا ، يكي كوتاه و يكي كشيده هستن . پس در وزن يكسانن .
ب ) سجع مطرف : آون كه كلمات سجع فقط در حرف يا حروف پاياني با هم اشتراك دارن .
مثال : محبت را غايت نيست از بهر آنكه محبوب را نهايت نيست . كلمه ي « غايت » داراي دو هجا و كلمه ي « نهايت » داراي سه هجاست پس دو كلمه هم وزن نيستن بلكه فقط در حرف آخر مشترك هستن .
ج ) سجع متوازي : به سجعي گفته مي شه كه كلمات سجع هم در حرف پاياني و هم در وزن يكسان هستن .
مثال : باران رحمت بي حسابش همه را رسيده و خوان نعمت بي دريغش همه جا كشيده .
0
بازدید 1319 واگذار نگردیده