

نمیدونم،از این دردی ،ک ذره ذرهمو پر کرد
نمیدونم دیگه بی تو، چقدر،باید تحمل کرد
نمیدونم، ک می تونم،هنوز چشم انتظار باشم
همه حسای من رفته، چجوری بی قرار باشم


گمونم رخنه کرده درد تو قلبه ساکتو سردم
ی جورایی تو تسکینی ولی من ن خوده دردم
خوده بی تابیه محضم ی دیوونه تو هر لحظه
ی دیوونه. ک دنیاشم ب یک لحظت نمی ارزه


نمیتونم نگا کنم پشت سرو گذشته رو
جا زدنی در کار نیست حسی ب من میگه برو
راهی پر از بهتو سکوت با بغض تلخ غصه ها
راهی پر از پله سقوط تو قلبه این تاریکی ها
جا زدنی در کار نیست حسی ب من میگه برو
راهی پر از بهتو سکوت با بغض تلخ غصه ها
راهی پر از پله سقوط تو قلبه این تاریکی ها


دوباره دیدمت بعد از ی عمره بی تبو تابی
ب چشمام اعتمادی نیست شاید رویا شاید خوابی
ولی ن انگاری چشام داره چشماتو میبینه
درست وقتی ک تلخم من چقد این قصه شیرینه
ب چشمام اعتمادی نیست شاید رویا شاید خوابی
ولی ن انگاری چشام داره چشماتو میبینه
درست وقتی ک تلخم من چقد این قصه شیرینه
سال نو شما مبارك
ترانه زيبايي بود موفق باشيد.