در پشتِ این ابرای تیره
خورشیدِ آزادی اسیره
مرگِ گلایِ سرخِ لاله
میلادِ تلخِ یه کویره
توفصلِ برف وبادوبارون
ازخنده های گل خبرنیست
ازآسمونِ آبیِ عشق
ازبلبلانِ باغ اثرنیست
سرتاسرِ دشت ازهجومِ
ابرایِ تیره غم گرفته
پروانه هاکوچیدن وباغ
ازهجرشان ماتم گرفته
خشکیده خونِ سرخِ خورشید
روی تنِ سبزِدرختا
مرگه درختا مرگه باغه
\"کی دادِ خورشیدوبه ابرا\"؟
خانه سیاه است ای رفیقان
خیمه زده اینجازمستان
مامردِمیدان ونبردیم
بایدبه پاخیزیم عزیزان
\"افق خاموش\"
0
بازدید 93 واگذار نگردیده